2

یادداشتی قدیمی با اندکی ویرایش برای برادر عزیزم استاد هوشنگ چهارتنگی و به بهانه‌ی نکوداشت این چهره‌ی نازنین در انجمن ادب و هنر

  • کد خبر : 5424
  • 06 اردیبهشت 1404 - 12:31
یادداشتی قدیمی با اندکی ویرایش برای برادر عزیزم استاد هوشنگ چهارتنگی و به بهانه‌ی نکوداشت این چهره‌ی نازنین در انجمن ادب و هنر

یادداشتی قدیمی با اندکی ویرایش برای برادر عزیزم استاد هوشنگ چهارتنگی و به بهانه‌ی نکوداشت این چهره‌ی نازنین در انجمن ادب و هنر     “بختیاری می‌خوانَد پس زنده است”   برای هنرمند بی نظیر جناب استاد هوشنگ چهارتنگی؛     سال‌ها پیش یعنی حدود “هزار و سه‌صد و هشتاد و یک خورشیدی” مطلبی کوتاه […]

یادداشتی قدیمی با اندکی ویرایش برای برادر عزیزم استاد هوشنگ چهارتنگی و به بهانه‌ی نکوداشت این چهره‌ی نازنین در انجمن ادب و هنر

 

 

“بختیاری می‌خوانَد

پس زنده است”

 

برای هنرمند بی نظیر

جناب استاد هوشنگ چهارتنگی؛

 

 

سال‌ها پیش یعنی حدود “هزار و سه‌صد و هشتاد و یک خورشیدی” مطلبی کوتاه در خصوص یکی از هنرمندان نجیب بختیاری نوشتم و سال بعد در یک جریده‌ی محلی درج گردید و انتشاریافت اما با توجه به این که مختص به یک منطقه‌ی جغرافیایی بود باز تاب چندانی نیافت و سر به مهر باقی ماند این در حالی است که موضوع مطرح شده بسیار جای پرداخت و پردازش دارد. ای بسا خیلی هم مهم و حیاتی در فرهنگ کهن و غنی بختیاری به حساب آمده و نیاز روز به شمار آید که مورد بحث و بررسی قرار بگیرد.

هر چند مدت زیادی‌ست که از دنیای پر احساس هنر و به ویژه موسیقی فاصله دارم و روحیه ام ضمخت و خشن گردیده و سخنان لطیف و ظریفی نمی توان بر لسان و قلم راند اما کمی به گذشته بر می گردم و پشت سر را نظاره می کنم و سعی ام بر آن است تا مخاطبان شریف خودم را پریش و خسته ننمایم.

باری؛ از کودکی و نوجوانی بنا بر اندک استعداد خانواده‌یی و متاثر از صدای پدری، گاه‌یی ادای خوش صداها را در می آوردم البته من و برادر پیش از خودم آقا صابر، دل مشغولی های مان آواها و نواهای “بلال”،”برزگری”،”صیادی” و … بود خوب به یاد دارم که آموزگار نازنین ما جناب اسماعیل خان ترکان نوار کاستی را از صدای من و برادر و عموزاده‌ی مان آقا سردار فرزند میرصیاد خدامراد ضبط کرده بود. یادش به خیر؛ پدر علاقه ی خاصی به موسیقی بختیاری و نواهای محلی داشت ما را نیز از پدر نشانی بود.

به هرحال با شرایط روستا بزرگ شدیم و متاثر از فرهنگ آن، هر وقت که پدر به شهر ایذه می آمد برای ما کاست هایی ره آورد داشت و ما به گوش جان نیوش می کردیم. گاه‌یی هم از رادیو به برنامه ی فرهنگ مردم گوش فرا می دادیم و از صداهای دل‌نشین و مانده‌گار لذت می بردیم.

طنین صداهای عبدالوهاب شهیدی، بهمن علاءالدین ، استاد بنان، ایرج، گلپا و… هنوز آرام بخش جان خسته است.

بعدها این علاقه بیش‌تر شد و من وارد دنیای دیگری از موسیقی شدم از همان زمان نیز به هنر تمام نمای خوش نویسی روی آوردم که نه تنها به مرحله ی جدیدی پا گذاشتم بل به عرصه ی دیگری از جهان معنا نایل آمدم.

صداهای جاودان دیگری را با جان و دل گوش کردم، صدای مانای استاد شجریان، صدای پر احساس ناظری، صدای لطیف سراج و صدای نازِ افتخاری را.

همه و همه در نوع خود و صداهایی که در دوره هایی از زنده‌یی کم عرض خود گوش داده ام هر کدام زیبایی های خاص خودش را داشته و دارد.

از میان خوبانی که سالیان متمادی و عهد شباب را با آنان سپری کرده ام می توان به دوستان عزیز و هنرمندانی چون: نوربخش احمدزاده (هنرمند نمایش، فیلم، عکس و پژوهش‌گر شاه‌نامه)، جابر احمدی (نمایش و عکس)، رضا زدوار (خوش‌نویس و نمایش)، علی شاولی (خوش‌نویس، نقاش و موسیقی دان)، قدرت الله تاج میرعالی(خوش‌نویس و نقاش)، استاد خط وخوش نویسی ام کی حسین کی‌منصور که علاوه بر خط و خوش‌نویسی صدایی اهورایی هم دارد و بر من حق بسیار و دیگر عزیزان اشاره نمایم.

اما آن که موجب تحریر این سطور شد و مراد من از نوشتن و به کارگیری این همه لفظ و حرف و کلمه است کسی نیست جز هنرمند شاخص عرصه ی ناز و کرشمه و لطف و صد البته شایسته و برازنده ی “استادی” جناب هوشنگ چهارتنگی بختیاری است که برای من سنگ تمام گذاشت و ذائقه ی موسیقیایی مرا لبریز از ترنم و ترانه کرد و هیچ کم و کاستی برای من در این وادی نگذاشت. نهال عمر او سر سبز باد.

چهارتنگی به هنرهایی زیبا آراسته شده و در هر کدام نیز سر آمد است. در عرصه ی خوش‌نویسی، در حوزه ی فیلم و نقد آن در هنرهای تجسمی و در نهایت؛ موسیقی و عشق.

در عهد ما هوشنگ چهارتنگی یگانه‌یی است که می سازد و می خوانَد هم شعر را، هم آهنگ را و هم فرهنگ را.

بی آن که گزافه‌یی بگویم هوشنگ بخشی از فرهنگ زنده ی بختیاری و لر تباران است و تا کنون نیز در اجراهای محافلی و دوستانه ی خود بر این کلام و درستی سخن، با خوانش پر مغز خود مُهر تایید زده و صاحب نظران را به وجد و سماع آورده است.

او خاطرات و فرهنگ پیشینه ی ما را به خدایی ترین واژگان پیوندی مبارک داده و آن را بدون هیچ ای کاش از حنجره ی طلایی و بلورین خویش بیرون آورده و فضا را عطر آگین ساخته و برای همیشه جاودانه مانده است.

ریتم ، هم آهنگی و محتوای قوی اشعار و تصانیف او ویژه است. ما را به گذشته های دور می بَرد و خاطرات مان را که به سرعت می روند تا به فراموشی سپرده شوند برای مان زنده می سازد تا دوباره به کوچ و کوه و کلاه و کلار و کی‌نو بر گردیم.

هر یک از ساخته های هوشنگ چهارتنگی دارای حال و هوای خاص خود است، شناخت او نسبت به دیگر هنرها از رازهای موفقیت اوست.

ذوق هوشنگ سرشار از استعداد خداوندی است و خود در جایی می گوید: ” فضای پیرامونی‌یِ ما پر از آواها و نواهاست فقط باید از فضای موجود به درستی استشمام نماییم.”

او تصانیف و قطعات آوازی زیادی دارد و به گونه‌یی است که می توان انبوه‌یی از کاست های ارزش مند از آن همه ساخته های زیبا به یادگار تولید کرد و بر جای نهاد.

از میان ساخته های چهارتنگی می توان به تصنیف هایی چون:: دُر گَله دار”، “گرزنون” “کج وندیه چَکت ” و ده ها عنوان دیگر اشاره کرد.

کلام آخر را خطاب به خود او می گویم که؛ آهوشنگ؛ هنرمند نازنین “…ما را بیش از این طاقت نمانده است آرزومندی”

با آرزوی به‌ترین ها برای هنرمندان ایران زمین به ویژه عزیزان هنرمند دیار زاگرس و بختیاری.

 

غفوراسکندری سبزی

( سخندری بختیاری )

۲۲ آبان ۱۳۹۰

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=5424

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.