اخبار ویژه

گام‌های بلندی که نیشکر برای رونق جوامع محلی برداشته است؛ سهم صنایع‌دستی خوزستان از سفره شیرین نیشکر کارگاه روزنامه‌نگاری ویژه اصحاب رسانه در منطقه ماهشهر صدای ایل، صدای اصالت» داریوش شاه‌ولی – ایذه، خوزستان سخنگوی باشگاه فولاد: مسئولان نظارتی به صحبت‌های خارج از فوتبال مدیرعامل استقلال خوزستان ورود کنند در اعتراض به محرومیت مناطق و شهرهای شهرهای بختیاری نشین و همزمان با سفر محمد جعفر قائم‌پناه معاون اجرایی رئیس جمهور جلسه فعالان سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بختیاری برگزار شد. مقدمه ی توسعه استان انسجام اجتماعی است ارسلان شهنی قهرمانی تیم فوتسال فولاد خوزستان در مسابقات ایمیدرو با حمایت مهندس نوری رئیس تربیت بدنی فولاد در اقلیم تعلیق* نکوداشت استاد غفور سخندری بختیاری؛ وارث عهد خاموش، نویسنده‌ی نور پنهان علی حیاتی، فرزند بومی منطقه، سرپرست جدید شرکت پتروشیمی امیرکبیر شد: انتصاب نخستین مدیرعامل بومی در صنعت پتروشیمی بندرماهشهر دکتر اسماعیل اسکندری رئیس دانشگاه پیام نور:ضمن گرامیداشت روز پرستار، این روز بزرگ و فراموش‌نشدنی را به تمامی پرستاران عزیز، تلاشگران و دلسوزان عرصه سلامت تبریک و تهنیت عرض می‌نمایم. نقش حیاتی پرستاران در حفظ سلامت جامعه، به ویژه در شرایط بحرانی و در مواجهه با بیماری‌ها، همیشه ستودنی بوده است

1

زاری کردن رستم بر سهراب ” ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

  • کد خبر : 6044
  • 30 مهر 1404 - 9:59
زاری کردن رستم بر سهراب ”  ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

” زاری کردن رستم بر سهراب ” ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” ) تهمتن گشت آگه چون به داسِ انتقام و دُود بنای خرمنِ هستیِ خان وُمانِ خود بِزدود، زیانمندانه و مهجور ،جهید و برف آهی برکشید و زود رخ را بر رخِ سهراب می سایید […]

” زاری کردن رستم بر سهراب ”

( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

تهمتن گشت آگه چون به داسِ انتقام و دُود

بنای خرمنِ هستیِ خان وُمانِ خود بِزدود،

زیانمندانه و مهجور ،جهید و برف آهی برکشید و زود رخ را بر رخِ سهراب می سایید

برای رود خون گریید و خاک رزمگه بر روی می پاشید

جهان را با فراخی دید، درون تنگ تابوتی بیارامید

نبیره سامِ یل آهنگ جنگش تا ابد خوابید

وَ دیگر ماه یا خورشید رخشان را نخواهد دید

عجب پیشامد شومی که او را روی می بوسید

تهمتن آتش غم داشت، می‌غرید، دلش پیش از تنش می‌مُرد، همی واگویه ها می خورد

نشستنگاه خاک تیره بادا تا ابد جایم

که در گیتی کَنَد سرو سهی از باغ و با دشنه درَد پور جوانش را

غمش از آسمان افزون، بزد آتش سرا پرده و یال و دم، بریدش رخش و تابوتش به روی دوش گردانید

سپاهان خاک بیزان روز روشن را سیه کردند و با حرمان همان هفت رنگ خرگاهِ یل سهراب و آن پرمایه تختش را ابا زین و یراقِ اسب ابرش را بسوزانید

نموده خسروانی جامه ها را چاک، ز دل ها آه ها بگذشت بر افلاک

خبر مانند شب زد خیمه بر ایران و بر توران

شه کاووس برِ بالین رستم نوحه می خوانید:

انگاری همه پنهان درون مرگ خود خوابید

اگر چه آسمان را بر زمین آری وُ گیتی را به آتشدان بسوزانی

بنتوانی گذشته بازِ خود آری.

و تهمینه برای دیدن پورش،

بلندا کاخ اِستادست و چشمش راه می پایید

ده انگشتش به زورِ درد می‌خایید و می‌نالید…

 

#خُرم سعیدی

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=6044

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.