اخبار ویژه

گام‌های بلندی که نیشکر برای رونق جوامع محلی برداشته است؛ سهم صنایع‌دستی خوزستان از سفره شیرین نیشکر وقایع آذر ۱۳۳۲، نمایانگر واکنش دولت کودتا به فعالیتهای دانشجویی بود و به دنبال آن ۱۶ آذر؛ روز دانشجو بازداشت سارقین حرفه ای احشام درشهرستان اندیکا فرمانده انتظامي اندیکا ازکشف ۲۰ کیلو از انواع مواد مخدر و دستگيري ۲ سوداگر مرگ در اين شهرستان خبر داد.  فولاد خوزستان در متافو ۱۴۰۴؛ بیانیه عملگرایی در نمایشگاه بزرگان صنعت فولاد ایران بحران خاموش مقاومت میکروبی؛ تهدیدی برای سلامت، امنیت غذایی و آینده پایدار کشورها تحول بزرگ زیست‌محیطی در فولاد کشور؛ پروژه ویند فنس فولاد خوزستان وارد مدار بهره‌برداری شد فولاد خوزستان سه تفاهم‌نامه همکاری صنعتی و فناورانه امضا کرد حرکت تدریجی اما مطمئن ذوب‌آهن از رکود به رکورد؛ نسخه افضلی برای عبور بزرگ از بحران‌های انباشته سرهنگ دوم سید بهمن سلیمانی پیانی فرمانده انتظامی شهرستان اندیکا: 🟢طرح ارتقای امنیت اجتماعی محله محور با اولویت برخورد با مخلان نظم و امنیت عمومی و پاکسازی نقاط آلوده و جرم خیز با استفاده از تمام ظرفیت ، امکانات و استعداد های سازمانی به اجرا در آمد صرفه‌جویی و بازچرخانی آب صنعتی؛ تجربه موفق پروژه هیدروسیکلون در فولاد خوزستان

2

زاری کردن رستم بر سهراب ” ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

  • کد خبر : 6044
  • 30 مهر 1404 - 9:59
زاری کردن رستم بر سهراب ”  ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

” زاری کردن رستم بر سهراب ” ( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” ) تهمتن گشت آگه چون به داسِ انتقام و دُود بنای خرمنِ هستیِ خان وُمانِ خود بِزدود، زیانمندانه و مهجور ،جهید و برف آهی برکشید و زود رخ را بر رخِ سهراب می سایید […]

” زاری کردن رستم بر سهراب ”

( همی آرزو گاه و شهر آمدش / یکی تنگ تابوت بهرآمدش” فردوسی ” )

تهمتن گشت آگه چون به داسِ انتقام و دُود

بنای خرمنِ هستیِ خان وُمانِ خود بِزدود،

زیانمندانه و مهجور ،جهید و برف آهی برکشید و زود رخ را بر رخِ سهراب می سایید

برای رود خون گریید و خاک رزمگه بر روی می پاشید

جهان را با فراخی دید، درون تنگ تابوتی بیارامید

نبیره سامِ یل آهنگ جنگش تا ابد خوابید

وَ دیگر ماه یا خورشید رخشان را نخواهد دید

عجب پیشامد شومی که او را روی می بوسید

تهمتن آتش غم داشت، می‌غرید، دلش پیش از تنش می‌مُرد، همی واگویه ها می خورد

نشستنگاه خاک تیره بادا تا ابد جایم

که در گیتی کَنَد سرو سهی از باغ و با دشنه درَد پور جوانش را

غمش از آسمان افزون، بزد آتش سرا پرده و یال و دم، بریدش رخش و تابوتش به روی دوش گردانید

سپاهان خاک بیزان روز روشن را سیه کردند و با حرمان همان هفت رنگ خرگاهِ یل سهراب و آن پرمایه تختش را ابا زین و یراقِ اسب ابرش را بسوزانید

نموده خسروانی جامه ها را چاک، ز دل ها آه ها بگذشت بر افلاک

خبر مانند شب زد خیمه بر ایران و بر توران

شه کاووس برِ بالین رستم نوحه می خوانید:

انگاری همه پنهان درون مرگ خود خوابید

اگر چه آسمان را بر زمین آری وُ گیتی را به آتشدان بسوزانی

بنتوانی گذشته بازِ خود آری.

و تهمینه برای دیدن پورش،

بلندا کاخ اِستادست و چشمش راه می پایید

ده انگشتش به زورِ درد می‌خایید و می‌نالید…

 

#خُرم سعیدی

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=6044

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 1در انتظار بررسی : 1انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.