“تابلوهای نقاشی “استاد علی حاجیان” آینه ی تمام نمای راز آفرینش”
نکوداشت استاد علی حاجیان در انجمن ادب و هنر
“علی حاجیان بروجنی” هنرمندی برجسته در نقاشی که هر اثر هنری اش ، آینه ی تمام نمای راز آفرینش است.
علی حاجیان را از دورانی که تصدی امورفرهنگی وهنری آموزش وپرورش را در ایذه داشته ام یعنی دهه ی ۷۰ می شناسم.
آشنایی ما با ایشان از طریق آثار هنری وی که در برپایی نمایشگاه های نقاشی از آن ها بهره می بردیم ، شروع شد و با استفاده از توانایی های وی در داوری جشنواره ها ادامه یافت.
این آشنایی منجر به ایجاد یک دوستی عمیق و رابطه ای صمیمی با وی گردید.
خوب به یاد دارم که اولین تجربه ی عملی هنرنقاشی را در کنار ایشان در اجرای یک نقاشی طبیعت بهاری بر دیوار رستوران جناب “البرزمیرزایی” در نبش میدان امام علی ایذه داشتم.
حاجیان هنرمندی سلیم النفس، پاک و بی ادعا و بسیار خوش اخلاق است.
اما برای این که علی حاجیان را بیشتر بشناسیم ، بهتر است به سراغ یارغار ایشان یعنی “استاد غفور اسکندری (سخندری) خوشنویس و احیاءگر خط تعلیق برویم و از زبان ایشان به معرفی جناب “علی حاجیان بپردازیم”
استاد علی حاجیان بروجنی
(فرزند ایذهی بختیاری)
علی حاجیان در ایذه متولد شد و فعالیت خود را از کار طراحی، نقاشی و تئاتر در ایذه شروع کرد.
از دههی ۶۰ او را میشناسم.
انسانیست پاک، نجیب و وارسته
بسیار متین، با ادب و با کمالات است.
آعلی شخصیتی دوست داشتنی و آدمیست جدی که این مهم باعث میشود تا او را بهتر بشناسند و با وی دوست شوند.
آشنایی ما در دههی ۷۰ بیشتر شد. حاجیان ابتدا به عنوان یک نقاش در ایذه نام و نشانی یافت.
مدتی در کسوت معلمی به تدریس در مدارس ایذه مشغول گشت.
سپس به استخدام دانشگاه آزاد ایذه درآمد.
در اوایل سال ۱۳۷۵ سعادت یافتم که در دانشگاه آزاد ایذه با حاجیان همکار شوم و مدتها چه در دانشگاه و چه در فضاهای تبلیغاتی شهر به انجام امور مشغول بودیم.
آ علی حاجیان علاوه بر هنر نقاشی به تئاتر، ادبیات، عرفان و فلسفه نیز علاقه بسیاری داشت.
در اواسط دههی ۷۰ به اتفاق، وارد یک جریان سیاسی انتخاباتی شدیم که حالا به خوب و بد آن کار ندارم.
حاجیان علاقهی خاصی به حافظ، سعدی، مولوی و دیگر شاعران بزرگ ایران داشت و بسیار به آنان عشق میورزید.
از سویی او در یک خانوادهی مذهبی زاده شد و متاثر از همان فضا بوده است که هرگز در وی تظاهر ندیده ام لذا عمیقاً به آن چه می گوید معتقد است. به یاد دارم وقتی که در دانشگاه کار می کردیم موقع اذان، می گفت: “غفور من بروم، دوگانهیی را نزد یگانهیی بگذارم و بیایم” من هم برایش آرزوی سلامتی می کردم.
پس از مدتی در آزمون بانک قبول شد، سالها کارمند بانک ملی ایذه بود تا به شاهین شهر منتقل شد و خوشبختانه ارتباط ما هیچگاه قطع نبوده و نخواهد شد.
زهی توفیق که فرصتی پیش آمد تا در این نکوداشت که از سوی انجمن ادب و هنر برگزار شده است بتوانیم گوشهیی از تلاش صادقانهی او را به همهگان نشان دهیم. ایدون باد.
با احترام
غفور اسکندری سبزی
(سخندری بختیاری)
۷ اردیبهشت ۱۴۰۴
و اما در ادامه نگاهی در آینه ی تمام نمای راز آفرینش بیندازیم و با زیبایی های هنری آثار نقاشی جناب حاجیان بیشر آشنا شویم.
آنچه در اولین نگاه به یک اثر آن هم نقاشی نظر بیننده را به خود جلب می کند ، رنگ است.
جناب حاجیان ، در استفاده از طیفهای مختلف رنگ ها ، با ایجاد سایه و روشن، عمق و بعد به تصویر می بخشد و حس زندهبودن و پویایی را در عین سکون القا میکند.
رنگهای به کار رفته در نقاشی های ایشان بسیار لطیف و دلنشین هستند.
رنگهای سبز و آبی را، برای طبیعت آرام و سرسبز به نمایش میگذارد که میتواند نمادی از صلح، آرامش و برکت الهی باشد.
در رنگ های گرم نیز حس پویایی ، تحرک ، غیرت ، شجاعت و تقابل با سختی ها و قیام در برابر ناملایمات را جست و جو می کند.
جناب حاجیان حتی از
درختان و گیاهان سرسبز که در نقاشی هایش بهره می گیرد، حس زندگی و باروری را به تصویر میکشد. و بااین عناصر طبیعی، تصویری از یک زندگی ساده، هماهنگ با طبیعت و تحت مراقبت الهی را ترسیم میکند.
جناب حاجیان ، در به تصویر کشیدن کوهها و دریاها نیز ، حس وسعت و امید را القا میکنند.
حضور پرندگان در نقاشی های استاد حاجیان ، نیز میتواند معانی مختلفی داشته باشد. که برای مثال، میتواند اشارهای به صلح و پاکی داشته باشد که در سیطره ی قدرت خداوند حکمفرماست.
جناب حاجیان ، آن گاه که درنقاشی هایش به سراغ آدم ها می رود نیز ، در پی راهی برای به تصویر کشیدن آداب و رسومی است
که نشان دهنده ی انسان آرمانی که همان هدف اصلی خلقت است.
انسان در تابلوهای نقاشی جناب حاجیان ،نمادی از تداوم زندگی، انتقال تجربیات و گذر زمان در یک جامعه است.
چهره ها در نقاشی های استاد حاجیان ، حامل داستانها و سختیهای نسلهای گذشته و تعلق خاطر نسل امروز و دغدغه های نسل فردا هستند که حس تعلق به یک اجتماع و پیوندهای خانوادگی یا اجتماعی قوی را القا می کنند.
نقاشی های ایشان ، بازتابی از استقامت، مسئولیتپذیری، گذر عمر، پیوندهای اجتماعی و چالشهای زندگی در یک جامعه را به مخاطب نشان میدهد.
هرتابلوی جناب حاجیان ، بیننده را به فکر و تأمل در مورد زندگی و سرنوشت مردان و زنان را در جوامع مختلف وا میدارد.
در اکثر تابلوها و آثار هنری جناب حاجیان ، احساساتی از همدلی، احترام و حتی شادی یا اندوه را در مخاطب برانگیزد.
جناب حاجیان معمولاً در آثارش بیشتر درپی القای آرامش، امید و رستگاری است. که میتواند برای بیننده یادآور محبت و مراقبت الهی و لزوم پیروی از هدایتهای او باشد.
در مجموع، نقاشی های جناب حاجیان ، اثاری چندلایه و پر از رمز و راز هستند. تعبیر دقیق هر اثر از ایشان ، به احساس و تجربه هر بیننده بستگی دارد،اما میتوان گفت که در هر اثر موضوعاتی همچون رویا، خیال، ارتباط انسان با طبیعت، تفکر و شاید حتی تنهایی را مشاهده کرد.
جناب حاجیان ،
با استفاده از ترکیب چهرههای مختلف، عناصر طبیعی و نورطبیعی ماه و خورشید، فضایی فراموشنشدنی در آثارش خلق کرده است که ذهن را به پرواز در میآورد.
جناب استاد حاجیان ، حتی از موسیقی، هنر کلام ، نیز بدون این که حرفی زده شود یا صدایی شنیده شود ، در برانگیختن احساسات معنوی و ایجاد پیوند بین انسانها و امر متعالی خداوند متعال بهره می برد.
حس سکون و تمرکز در چهره های انسان ها در تابلوهای نقاشی ایشان ، توجه عمیق بیننده را ، بر اهمیت لحظه روحانی ارتباط با طبیعت ، اطرافیان و در نهایت خالق هستی تأکید دارد.
و نکته ی پایانی این که ، استاد حاجیان ، در بیشتر آثارش از مفاهیم عرفانی ، دینی و عقیدتی بهره برده است و د. این راستا از تعابیر و مضامینی استفاده می کند که ، شاعران و عارفانی چون ، حافظ ، مولوی ، عطار ، سعدی و … در قالب شعر به تصویر کشیده شده اند.
در بین آثار هنری جناب حاجیان تابلوهایی مینیاتوری در به تصویر کشیدن مسایل دینی مثل: صحنه هایی از عاشورا و چاه فدک و زندگانی امام علی(ع) و … دیده می شود که یادآور هنرنمایی های استاد فرشچیان هستند.
و اگر اغراق نباشد، می توان وی را فرشچیان ایذه نام نهاد.
خلاصه ی کلام این که ، آثار هنری جناب حاجیان ، آینه ی تمام نمای راز آفرینش هستی هستند.
درپایان برای این هنرمند متعهد و توانا، سلامتی و سعادتمندی را آرزمندم.
رجبعلی کاوسی قافی
۸ اردیبهشت ۱۴۰۴