درآستانه ی نوزدهمین یادواره ی بهمن علاء الدین(مسعودبختیاری)لازم دانستم به حرمت ایل وجهت پاسداشت یادونام این اسطوره ی بی تکرارمطالبی بنویسم
🎶 «صدای ایل، صدای اصالت»
داریوش شاهولی – ایذه، خوزستان
موسیقی بختیاری تنها نغمه و ساز نیست؛ صدای زمین است، صدای دل نسلی که با کوه، باد، و بلوط پیمان بستهاند. این موسیقی، همچون قصر احساس و هویت، از عشق، رنج، و خون دل استاد بزرگ، بهمن علاءالدین (مسعود بختیاری) ودیگرخوانندگان توانمندوموزیسین های بابینش ساخته شده است؛ قصری که هر گوشهاش پژواکی از تاریخ، غیرت، و نجابت ایل ماست.
اما امروز، سایهی فراموشی و تحریف بر این میراث کهن افتاده است. آوازهایی که روزگاری از دل مردم و طبیعت میجوشید، امروز در هیاهوی تقلیدهای سطحی و اجراهای بیریشه رنگ میبازد. برخی خوانندگان، بیدرک از اصالت ایلی خود و بدون شناخت عمیق از فرم، ریتم، و چهارچوب موسیقی ایل، تنها به تقلید صدا و عوامپسند پرداختهاند ومثلا تنهابا داشتن یک دانگ صدا، نادانسته به ویرانی این قصر باشکوه کمک میکنند.
موسیقی بختیاری، نه در تقلیدهای بیروح و نه در استفاده از آثار دیگران، بلکه در رعایت حفظ غنای درونی و تپش ضربآهنگ نغمههاو ریتمهای ایلی معنا مییابد. آواز و ترانههای ایل از دل فرهنگ و مردم ایل بختیاری میجوشد، نه از تقلیدهای بیجان و استفاده از ریتمهای کلاسیک یا موسیقی کردی و ترکی و….. چرا اغلب خوانندگان مجالس عروسی و برخی از خوانندگان سوگینه، پایهگذار تغییراتی شدهاند که ریشهی موسیقی ایل را تهدید میکند؟ چرا فعالان این حوزه که بیشترین تاثیر را بر نوجوانان و جوانان ایل میگذارند، این جام ازلی موسیقی نیاکانی مان رابادست خودمیشکنند؟ غیرت ایلی ما کجا رفته است؟ اگر این سطح ازموسیقی راکه بهمن علاءالدین ودیگرخوانندگان بادانش وموزیسین های توانمند ایجاد کرده، که ریشه در فرهنگ ایلی ما دارد، از بین برودیاکم رنگ بشود، بخشی از هویت ما نیز خاموش خواهد شد.
من مخالف نوآوری نیستم؛ در حقیقت، بسیاری از بزرگان موسیقی ایل مانند استاد ملک محمد مسعودی، استاد علی تاجمیری، استاد کورش اسدپور، رضا صالحی، حمید منجزی، رحیم عدنانی و دیگرعزیزان ، همگی با شیوهوسلیقه ی خود خواندهاند، اما هیچیک به اصالت موسیقی ایل آسیب نرساندهاند. شما نیز باید از چهارچوب موسیقی ایل خارج نشوید و هر نوآوری که میکنید، در درون هویت و لحن موسیقی ایلی باقی بمانید. برای مثال، در یکی از آهنگهای خودم به نام “تاج شاهی”،درفرازی به زیبایی از دستگاه سهگاه استفاده کرده ام، اما از لحن، غنا، ریتم و هویت موسیقی ایلی خارج نشدم.
ما، فرزندان ایل، مسئولیم که این میراث را زنده نگه داریم؛ باید به نسل امروز بیاموزیم که هر آهنگ بختیاری، برگِ زندهای از تاریخ ماست و در هر نغمه، ریشههای ما نفس میکشند.
بیایید در یادواره استاد بزرگ و اسطورهی بیتکرار، دست در دست هم بگذاریم؛ به جای تقلید، بیاموزیم؛ به جای فراموشی، بیدار بمانیم؛ و نگذاریم این موسیقی، این سرمایهی بیبدیلِ فرهنگ ما، به ابتذال و بیهویتی سپرده شود.
مسعود بختیاری رفت، اما صدایش هنوز در جانِ کوهها زنده است. بیایید نگذاریم این صدا در گرد و غبار زمان گم شود؛ زیرا موسیقی بختیاری، صدای ایل است؛ و ایل، تا صدا دارد، زنده است.
















