راز ماندگاری “جناب استاد صفقلی احمدی” در یادها و خاطره ها.
سپاس و ستایش خداوند جان
که دارد به هر جای گیتی نشان
رجبعلی کاوسی قافی
بادرود به پیشگاه هنرآفرینان انجمن ادب و هنر،
بار دیگر در گردش گردنده ی دوار و چرخه ی نکودشت بزرگان وادی ادب و هنر مرا برآن داشت تا قلم را در توصیف عزیزی دیگر به دست گیرم و آن بزرگوار کسی نیست جز ، فرهنگی مردمدار جناب آصفقلی احمدی.
اگر خود توفیق شاگردی ایشان را در کلاس درس و بحث نداشته ام ، اما اوصاف بی حد و حصر ایشان را از زبان جمع کثیری از همتباران ارجمندم بارها و بارها به گوش جان شنیده ام.
آن گونه که از پیام ها و تصاویر ارسالی دوستان به انجمن ادب و هنر برمی آید ، جناب احمدی از پیشکسوتان فرهنگ و ادب خطه ی هنر پرور ایذه می باشد که پس از گذشت سال ها هنوز در دل مردم جای دارد و برایش احترام خاص قائل هستند.
لذا برآن شدم تا راز ماندگاری جناب احمدی در اذهان عموم را جویا شوم و بر خویش و دوستان معلوم کنم که :
به راستی این راز ماندگاری را در کجا باید جست وجو کرد.
وقتی باخود اندیشیدم به نظرم آمد که دلیل این همه محبوبیت می تواند ترکیبی از چند چیز باشد که در عمق جان همه نفوذ کرده است.
۱_ جناب احمدی بنابر بیان خاطراتی که دوستان از گذشته وی تعریف کرده اند، معلمی بوده که به شغلش عشق می ورزیده و این عشق در رفتارش، در نوع نگاهش به دانشآموزان و همکاران حک شده است.
۲_ این بزرگوار معلمی بوده است که ، فقط به انتقال مطالب درسی بسنده نمیکرده و سعی داشته تا در زندگی شاگردان و اطرافیانش تأثیر مثبتی بگذارد و ماندگار شود.
این تأثیر میتواند شامل راهنمایی، تشویق، ایجاد انگیزه، آموزش مهارتهای زندگی و یا حتی یک لبخند مهربانانه باشد.
این لحظات کوچک اما پرمعنا، خاطراتی عمیق میسازند.
۳_ جناب احمدی معلمی بوده که ، به دانشآموزانش به عنوان افرادی با ارزش و منحصربهفرد احترام میگذاشته و سعی اش بر این بوده که دنیا را از دیدگاه آنها ببیند، قلبشان را تسخیر کند. همدلی، فضایی امن و صمیمی در کلاس ایجاد کند که در آن دانشآموزان احساس راحتی و پذیرش کنند.
این حس خوب، جناب احمدی را در یادها جاودانه ساخته است.
۴_ به نظر بنده جناب احمدی شخصیتی قوی، صادق و الهامبخش داشته و به عنوان یک الگو در ذهن شاگردانش نقش بسته است.
همچنین به نظر می آید، وقتی این عناصر با هم ترکیب شده اند، جناب احمدی ، دیگر فقط یک انتقالدهنده اطلاعات نبوده ، بل تبدیل به یک راهنما، یک دوست و یک الهامبخش گردیده که خاطراتش برای همیشه در ذهن شاگردانش زنده و ماندگار شده است.
۵_ مردمی بودن یک فرد در هر پست و مقامی که باشد، ابعاد مختلفی دارد و به ارتباط صمیمانه و واقعی او با همه ی افراد و دنیای آنان بر میگردد.
بنابر این اجازه می خواهم که این مورد ، یعنی مردمی بودن را به لحاظ اهمیت خاصی که در ماندگاری و جاودانگی یک فرد بسیار موثر است را در شخصیت وجودی جناب احمدی ، به طور ویژه و از چندین منظر بررسی کنم.
الف: جناب احمدی به عنوان یک انسان مردمی همیشه سعی برآن داشته که با زبان و ادبیات عامه ی مردم آشنا باشد و در صورت لزوم از آن استفاده کند.
این به معنای پایین آوردن سطح علمی جناب احمدی نیست، که ایجاد یک پل ارتباطی صمیمیتر است.
استفاده از اصطلاحات رایج بین اقشار مختلف (البته به شکلی مناسب و نه افراطی)، میتواند حس نزدیکی و درک را در آنها ایجاد کند.
که ایشان از این نطر بنابر ذکر دوستان سرآمد بوده است.
ب: درک دغدغه های مردم.
جناب احمدی به عنوان یک فرهنگی مردمی به مسائل اهمیت می داده و سعی میکرده تا مشکلات، علایق و چالشهای مردم را درک کند.
این درک به او کمک کرده است تا رویکرد رفتاری مناسبتری اتخاذ کند و حمایت عاطفی بیشتری ارائه دهد.
ج: رفتار غیررسمی و صمیمی (در چارچوب احترام).
مردمی بودن جناب احمدی به معنای از بین بردن تمام مرزها نبوده است، بلکه در پی ایجاد یک فضای دوستانهتر و صمیمیتر بوده و برای مثال:
ایشان با یک لبخند واقعی، یک شوخی مناسب، یا یک احوالپرسی گرم توانسته است حس نزدیکی و راحتی را در اطرافیان ایجاد کند.
و آنها احساس کنند که میتوانند با جناب احمدی راحتتر ارتباط برقرار کنند.
د: استاد صفقلی احمدی ،با تواضع و فروتنی که از خود نشان داده است باعث شده تا همنوعانش احساس ارزشمندی کنند و اعتمادبهنفسشان افزایش یابد و ارتباط خود را با ایشان گسترده تر کنند.
و درنهایت این که جناب احمدی با حضور همه جانبه در دنیای اطرافیان خود تا حدی با علایق و سرگرمیهای و دلبستگی های آنان آشنا گردیده و همین امر سبب گردیده تا کسی با او احساس بیگانگی نکند و به اصطلاح عموم:
“همه او را از خود بدانند”.
مزید برهمه ی این دلایل ، هنر و هنرمندی شخص جناب احمدی می تواند باشد که به لحاظ داشتن خطی زیبا و قلمی توانا در نوشتن و بیانی رسا و شیوا در گفتن و ….
سبب گردیده تا پس گذشت چند دهه از عمر مبارکشان ، همواره مهر او در دل های دوستان جوشان و دریای بی کران محبت شان خروشان باشد.
امیدوارم که سایه پرمهرشان همواره مستدام باد و عمرپربرکتشان طولانی.
سلامتی و سعادت این عزیز بزرگوار را از ایزد منان آرزومندم.
رجبعلی کاوسی قافی
۳۱ فروردین ۱۴۰۴
درادامه سروده های برخی از عزیزان همتبار در وصف جناب احمدی را می آورم که خود مهر تایید دیگری است بر راز ماندگاری ایشان در دل ها و یادها.
🖋️🖋️🖋️
حال ِ دل خوب است با تصویر ِ پر معنای ِ تو
جز محالات است کَس در سینه گیرد جای تو
آنقدَر خوبی و پر مهر و کلانتر زاده ای
مادر ِ گیتی نزاید بعد از این همپای تو
بس که خونگرمی ندانم با چه تشبیهت کنم
خاک خوزستان ندارد آن همه گرمای تو
خط خطی های من گستاخ در شأن تو نیست
ای به قربان دل ِ دریایی و سیمای تو
# یوسف اسماعیلوندی
🖋️🖋️🖋️
قلمِ آصفقلی چی سَوز و سیرِ
ستیناس ز سرحدِ تا مالمیرِ
هم ز انشا ، هم ز خط ، کَس نید حریفت
هد ز عهد باستون نومِ شریفت
دانش و معرفتت هفت چند قارون
توف و موج علم تو چی رود کارون
رییسی مریدِ وُ شاگرد درسِت
ز دهکرد تا مالمیر ایبوسه دَسِت
# نصراله رییسی
🖋️🖋️🖋️
صفقلی هی ز قدیم بیده کلونتر
دیدُمس به میلسی ز همه بِهتر
شه پیای میلسی دبیر والا
جور خُس ندیدُمه به ایل و مالا
# غفور سخندری