0

رؤیای صادقانه پگاه “/ خرم سعیدی نویسنده و پژوهشگر ادبی

  • کد خبر : 5961
  • 11 مهر 1404 - 19:05
رؤیای صادقانه پگاه “/ خرم سعیدی نویسنده و پژوهشگر ادبی

” رؤیای صادقانه پگاه ” به غنچه‌های پرشگونِ تازه رسته در کنارِ دریای دلم که می‌نگرم، مملو از اتفاقات خوش‌آیند است خصوصاً یادِ همیشگیِ شگفت‌انگیزِ و صمیمی تو، پلی از جنس نور و مهربانی برایم تداعی می‌کند تا بتوانم از غم‌های روییده در دشت سرخ، سلاله‌سلانه گذر کنم و طلوع دریچه‌های زیبایی را آیینه‌وار به […]

” رؤیای صادقانه پگاه ”

به غنچه‌های پرشگونِ تازه رسته در کنارِ دریای دلم که می‌نگرم، مملو از اتفاقات خوش‌آیند است خصوصاً یادِ همیشگیِ شگفت‌انگیزِ و صمیمی تو، پلی از جنس نور و مهربانی برایم تداعی می‌کند تا بتوانم از غم‌های روییده در دشت سرخ، سلاله‌سلانه گذر کنم و طلوع دریچه‌های زیبایی را آیینه‌وار به روی چشمانم دوباره ببینم. هوای دلدادگی که نسیمش بوی آرامش دارد را به درخت و قدری سبزه گره بزنم و آرزوی سلامتی تو را بنمایم. وای چقدر کیف دارد همراهِ پروانه‌هایی که به سوی نور پرواز می‌کنند و زنبورهایی که بیصدا یکدیگر رابرای نوشیدن شهدِ گلهای گل‌افشان همراهی می‌کنند، هوای تو کردن و کمی قدم زدن با خیال همدلی با تو آنگاه که آغاز می‌شود خوشی‌ها و پر می‌گشاید قفل‌های بسته سینه. من طناب نور را به بلمی پیوند می‌زنم تا دو دلی که یکدله شده‌اند با بال پارو همراه رقص نور و ترنم آهسته موجی کوتاهِ دل‌انگیز به کرانه‌های دلربا و آبی آسمان که با آب مارا بدرقه می‌کند و در موجْ با شادی می‌رقصد به مقصد خود ادامه دهیم و به نا‌امیدی نیازی نداشته باشیم. به ساحل چشمان نیم خمار و وحشی گل‌ها که نظر می کنیم، دست در دست نسیم؛ باد در رقصاندن لباس‌هایمان چندباره برای شستن غبارِ اندوه به نوازش خود ادامه می‌دهد. صدای همهمه شادی و خوشبختی پرندگانی که بالای سرمان با آرامش صبحِ خیال در پروازند، آغاز روزهای خوشی را به ذهن می‌رساند اگر راهِ پر پیچ و خم امید را مسدود نکرده باشند و چشمان ذهنمان در خواب نکرده‌باشد.

دل‌انگیزی آرزوی آغازی چترصبحِ همراهی آن یارِ مهربانْ که در سرم گسترده است، در روزهایِ کمی بارانی، سحرانگیزترین خاطره‌ها را فرایاد می‌آورد تا در مزرعه خیال بهترین هوا را به مهر در آغوش بکشیم و جز عشقْ تخم دیگری در طبیعت نکاریم. با شکیبایی در دامان مهر، با طراوتِ شادی و بناز، هوای دلِ یکدیگر را با ذوق که داشته باشیم، بهترین فصل و سالِ زندگی لبخندانه رقم می‌خورد و سازِ شادی کوک می‌شود. بیا چشمانمان را ببندیم و با همه فاصله‌ها بدرود بگوییم؛ سنبل‌های رنگارنگ بودن را به یکدیگر هدیه کنیم و به غم دوری مبتلا نشویم. اگر زیبا بیندیشیم، همواره خوب‌ترین فصل و ماه یکدیگر می‌شویم، باغچه ذهنمان پر از گل‌های زیبای مهربانی می‌شود. برگ‌های درختان وجودمان هرگز به زردی نمی‌گراید و گرمای وجودمان آزارنده و گزنده نمی‌گردد و گرمی مطبوع از کشور دلمان پر نمی‌گشاید و به سردی نمی‌گراید. بیا پیمان مهر ببندیم تا نه‌تنها دلِ خود بلکه دل‌آزار دیگران نیز نباشیم. ریاکار نگردیم و با صدق، دستِ دل دیگران را بگیریم و غصه‌های آنها را بزداییم.

#خُرم سعیدی، مهرِ ۱۴۰۴ شهریار

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=5961

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.