اخبار ویژه

گام‌های بلندی که نیشکر برای رونق جوامع محلی برداشته است؛ سهم صنایع‌دستی خوزستان از سفره شیرین نیشکر وقایع آذر ۱۳۳۲، نمایانگر واکنش دولت کودتا به فعالیتهای دانشجویی بود و به دنبال آن ۱۶ آذر؛ روز دانشجو بازداشت سارقین حرفه ای احشام درشهرستان اندیکا فرمانده انتظامي اندیکا ازکشف ۲۰ کیلو از انواع مواد مخدر و دستگيري ۲ سوداگر مرگ در اين شهرستان خبر داد.  فولاد خوزستان در متافو ۱۴۰۴؛ بیانیه عملگرایی در نمایشگاه بزرگان صنعت فولاد ایران بحران خاموش مقاومت میکروبی؛ تهدیدی برای سلامت، امنیت غذایی و آینده پایدار کشورها تحول بزرگ زیست‌محیطی در فولاد کشور؛ پروژه ویند فنس فولاد خوزستان وارد مدار بهره‌برداری شد فولاد خوزستان سه تفاهم‌نامه همکاری صنعتی و فناورانه امضا کرد حرکت تدریجی اما مطمئن ذوب‌آهن از رکود به رکورد؛ نسخه افضلی برای عبور بزرگ از بحران‌های انباشته سرهنگ دوم سید بهمن سلیمانی پیانی فرمانده انتظامی شهرستان اندیکا: 🟢طرح ارتقای امنیت اجتماعی محله محور با اولویت برخورد با مخلان نظم و امنیت عمومی و پاکسازی نقاط آلوده و جرم خیز با استفاده از تمام ظرفیت ، امکانات و استعداد های سازمانی به اجرا در آمد صرفه‌جویی و بازچرخانی آب صنعتی؛ تجربه موفق پروژه هیدروسیکلون در فولاد خوزستان

1

سیاه مشق رسیدنی‌ست نه آموختنی اما پس از آموختن

  • کد خبر : 6074
  • 05 آبان 1404 - 15:24
سیاه مشق رسیدنی‌ست نه آموختنی اما پس از آموختن

سیاه مشق   سیاه مشق رسیدنی‌ست نه آموختنی اما پس از آموختن   یادداشتی به احترام دوستی عزیزالوجود و قطعه‌ سیاه مشق او ؛   برای نقد هر اثر خوش‌نویسی، به‌تر است ابتداء ابعاد و زاوایای آن بررسی و سپس با اشراف به جمیع جهات، مطلب مرتبط منصفانه ارائه شود.   مشخصات اثر؛ نوع خط؛ […]

سیاه مشق

 

سیاه مشق رسیدنی‌ست نه آموختنی اما پس از آموختن

 

یادداشتی به احترام دوستی عزیزالوجود و قطعه‌ سیاه مشق او ؛

 

برای نقد هر اثر خوش‌نویسی، به‌تر است ابتداء ابعاد و زاوایای آن بررسی و سپس با اشراف به جمیع جهات، مطلب مرتبط منصفانه ارائه شود.

 

مشخصات اثر؛

نوع خط؛ نستعلیق

قلم؛ جلی

فرم؛ مورب نویسی

قطع؛ ۵۰ در ۷۰ سانتی‌متر

متن؛

“شاهی‌ست که تو هر چه بپوشی داند

بی‌کام و زبان گر بخروشی داند

هر کس هوس سخن فروشی داند

من بنده‌ی آنم که خموشی داند”

شعر؛ مولوی

 

اثر مورد نقد، خطی‌ست پر عیار که با مرکبی قهوه‌یی بر کاغذی با زمینه‌ی سنتی نوشته شده است.

همان گونه که اشاره شد خط را باید به لحاظ فرم و مضمون و محتوا بررسی نمود و سپس به ابعاد و زوایای آن پرداخت از این رو به قدر وسع و اندازه‌ی تجربه به شرح و بسط اثر می پردازم.

 

“هوالمعز”

در گوشه‌ی سمت راست بالای کاغذ و محل ورود به صفحه‌ عبارت “هوالمعز” قلمی شده که متشکل از دو کلمه‌ی”هو” و “المعز” هست. “هو” ، “او” یا همان “خداوند” و “المعز” به معنای عزیز است.

 

صرف نظر از فرم و فضا “هو” مصداق بارز وحدت است و زیبنده‌ی یک‌تایی‌. لذا واضح و روشن است که؛ “هو” یا “او” یگانه است. پس با این نگاه به‌تر آن بود که “ال” در کلمه‌ی “المعز” کمی از کرسی هو بالاتر قرار می‌گرفت “معز” در راستلی “هو”. البته “الف” آن نیز می توانست در یک کرسی پایین‌تر رسم شود اما چنان چه “الف” و “لام” موازا باشند پسندیده تر است.

 

نقطه‌ی “المعز” نیز می توانست در جای مناسب تری قرار گیرد یا اصلاً ترسیم نشود، چون از فضای کاری خارج و باعث رنجش چشم مخاطب است.

 

قسمت بعدی اثر، “شاهیست” روی هم نویسی شده که می توانست به صورت تک عنصری تحریر شود تا تداعی‌گر اقتدار فردی او باشد.

 

اکنون صرف نظر از درستی و نادرستی‌یِ نگارشِ دستور زبانی‌، از منظر زیبایی شناسی نیز سه بار نوشتنِ کلمه‌ی “شاه” غیر منطقی‌ست و فضای مطلوبی را ایجاد نمی کند، پس بِه‌تر بود که در سه کرسی با رعایت تناسب انجام شوند.

 

باز هم در همین قسمت شاهد نگارش عناصر ممتد هستیم که “هیست” چند بار در یک مسیر نوشته شده که اگر با کرسی‌یِ مجزا و فراز و فرودی دقیق انجام می گرفتند، فواصل منطقی‌تر و تناسبات نیز به‌تر به چشم می آمد و از سویی نقطه‌ی معیار هم بر زیبایی‌یِ دو چندان آن می افزود.

 

در سیاه مشق زیبنده است که سرکش ها، کشیده ها و مدات ابتداء بیایند، نیم مدات اواسط کار و تا جایی که امکان پذیر است “دوایر” و “حلقوی‌ها” در انتها قرار بگیرند که این مهم باعث می شود چشم مخاطب به فضا باز گردد.

 

از دیگر نکاتی که اثر را برای مخاطب تحمل پذیرتر می‌کند ریتم نوشتاری، رقص و هارمونی‌‌یِ عناصر موجود در صفحه است که بر اثر تداوم تمرین و کثرت مشق، ملکه‌ی ذهن خوش‌نویس شده و با حرکاتی موزون و منحنی و اسلیمی چشم مخاطب را نوازش می‌کند.

 

در قسمتی دیگر از سیاه مشق مورد نظر کلمه‌ی “هر” می توانست دو بار تکرار شود تا با ایجاد “سواد” و “بیاض” فضایی به‌تر به وجود آورد.

 

در بخش های دیگری از اثر مورد بحث دوایر “ن” و “ی” تراکم زیادی‌ ایجاد شده که بازنگری و دقت نظر خوش‌نویس را می طلبد.

 

کلمه‌ی “بخروشی” با دو فرم کشیده و یک شکل کوتاه نوشته، طول عنصر خطی را برای دید مخاطب غیر منطقی کرده که باعث تزلزل و عدم تعادل آن شده است.

 

نکته‌؛ اگر با پهنا و عرض قلم یک نقطه‌ی مربع مضلع رسم کنیم واحدی‌‌ست برای اندازه گیری‌ و معیار در اقلام خوش‌نویسی. پس می توان گفت عرض قلم، قوی ترین قسمت آن‌ست که واحد سنجش حروف و کلمات است.

 

با تمام موارد شمرده شده در اهمیتِ نقطه، گاه دیده می‌شود که اندازه‌ی کشیده‌ های سیاه مشقی‌یِ دو تایی، سه تایی و حتا کشیده‌ های بیش‌تر، بعضاً به جای این که فضا را چشم نوازتر کنند آسیب می زنند.

 

می دانیم که طول کشیده ها در خط نستعلیق نُه تا یازده نقطه است و عبور و عدول از این اندازه منطقی به نظر نمی آید لذا بعضاً در سیاه مشق هایی شاهد کشیده هایی نادرست هستیم که در امتداد هم اند و این عمل جایز و زیبنده نیست.

 

مورد دیگری که خط را متناسب و زیبا و چشم نواز می کند ایجاد ضعف و قوت است و خوش‌نویس به خوبی می داند که نباید قوت ها در کنار هم قرار بگیرند مگر آن که رعایت “عرض” یا “نقطه” شود.

 

در نقد بخشی دیگر از سیاه مشق مذکور باید گفت که انتها و پایین صفحه‌ی مشق، ایستِ چشم است و چنان چه از عناصر وزین تر و سنگین تر استفاده نماییم به‌تر جلوه می دهد.

 

از دیگر نکات قابل نقد اثر مورد بحث “تقدم” و “تاَخر” است که باید مورد احترام قرار گیرد تا مضمون و محتوا حفظ شود. لذا می بینیم که در تکرار کلمه‌ی “بنده‌” این مهم رعایت نشده و دور و سیر صعودی‌ ندارد.

 

اگر “چ” به “ه” در کلمه‌ی “چه” در نستعلیق چسبیده نشود به‌تر است اما خط شکسته به دلیل بیضی گونی باید متصل و چسبانیده باشد که این مهم چونان موارد دیگر از خط تعلیق وارد شکسته شده است.

 

خوش‌نویس در همین اثر، سرکش “کا” را در جای مناسب قرار نداده که به‌تر بود سرکش، جزء لاینفک حرکت دوری‌یِ اول “کا” باشد تا به زاویه‌ و کنج کلمه‌ آسیبی نرسد.

 

لازم است که خوش‌نویس “سواد” و “بیاض” و “خلوت” و “جلوت” را رعایت نموده و حصار فضا را با عناصری چون خُرد اندام ها، تحریر شد، نوشته شد، مسوده شد و قلمی شد محدود نسازد و راه نفس را بر حروف و کلمات نبندد.

 

ناگفته ام مباد که دوایر معکوس یا حلقوی ها را می توان به شکل تک، جفت، مثلث و گاه افزون‌تر نگاشت به شرط آن که فضای منطقی بین کلمات رعایت شود. آن گونه‌ که از حرف تا حرف یا از کلمه تا کلمه، نقطه معیار فاصله باشد.

 

آن چه را به تجربه حاصل کرده ام این است که همیشه هم لازم نیست تمام کلمات در سیاه مشق تکرار شوند چرا که سیاه مشق، همان رسیدنِ “حرف” و “کلمه” و “فرم” است به کمال غایی‌ و نهایی‌ و یک تایی‌.

 

نتیجه؛ سیاه مشق از فردیت شروع و به کثرت و انبوه می‌رسد و وقتی فضای سیه مشق ملکه‌ی ذهن خوش‌نویس گشت، آن وقت است که آگاهانه و خلاقانه اثر بدیع می آفریند تا جایی که بی تکرار، فضای او فضای سیاه مشق می‌شود. لذا سیاه مشق رسیدنی‌ست نه آموختنی اما پس از آموختن.

 

غفور اسکندری سبزی

(سخندری بختیاری)

۴ آبان ۱۴۰۴ خورشیدی

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=6074

برچسب ها

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.