اخبار ویژه

روز معلم گرامی باد چه پروای سخن گفتن بود مشتاق خدمت را”سارا کوراوند معاون فروش و توسعه بازار پتروشیمی مارون مطرح کرد ؛ کاهش هزینه تولید و افزایش کیفیت محصولات ثمره همکاری پتروشیمی مارون با دانش بنیان ها پتروشیمی مارون همچنان در صدر یکه تازی می کند حضور قدرتمند شرکت پتروشیمی مارون در نمایشگاه تخصصی ۲۰۲۴ CHINAPLAS سی و ششمین نمایشگاه بین‌المللی چاینا پلاس در شهر شانگهای برگزار شد.  بیانیه فرمانده حوزه مقاومت بسیج کارگران و کارخانجات صنایع پتروشیمی شهرستان بندرماهشهر به مناسب روز کار و کارگر و گرامیداشت هفته بسیج کارگری از نظر تولید و فروش محصولات؛ پتروشیمی مارون در لیست بهترین شرکت‌های شیمیایی بورسی قرار گرفت منتخب مردم ایذه، باغملک، صیدون و دزپارت در مجلس شورای اسلامی با معاون اجرایی رئیس جمهور دیدار کرد.  طرح واکسیناسیون کوچ عشایر در بخش سوسن فولاد خوزستان بزرگ‌ترین صادرکننده فولاد ایران حال خوب در شرکت آب و فاضلاب خوزستان تقدیر پرسنل از مدیر عامل برای اولین بار در این صنعت

11

اکبر؛بی آنکه برادر همگان باشد، با همه برادری می کرد.

  • کد خبر : 1852
  • ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۲۱:۵۵
اکبر؛بی آنکه برادر همگان باشد، با همه برادری می کرد.

اکبر ، ارجمندی  مردمدار بود که در جوانی پخته مردی شده بود . در ارتباط اجتماعی آدم بی نظیر روزگار ما بود . او شجاع مردی بود که جسارت را با مهر و مهربانی معنا می بخشید. بی آنکه برادر همگان باشد، با همه برادری می کرد. پهلوان سخاوت بود و در دستگیری آنانی که […]

اکبر ، ارجمندی  مردمدار بود که در جوانی پخته مردی شده بود . در ارتباط اجتماعی آدم بی نظیر روزگار ما بود . او شجاع مردی بود که جسارت را با مهر و مهربانی معنا می بخشید.

بی آنکه برادر همگان باشد، با همه برادری می کرد.

پهلوان سخاوت بود و در دستگیری آنانی که می اندیشید به او و کمک او محتاجند ذره ای بخل نمی ورزید.

او خود ساخته ای بود که آرام آرام برآمد تا تکیه گاه باشد.

او شبیه ترین آدم به همگان بود، با بچه ها و جوانان جوانانه بود و با پیران خردمند.

با سادگان ساده بود و با سیاسیون سیاسی.

اهل دل بود و شوق زندگی را امید می داد.

بر این باورم ، در میان هم نسلانش که در دامنه های مونگشت پرورده شدند و در خوزستان بالیدند و در ایران مشهور شدند، بی نظیر بود و در آینده ای  که نمیدانم دور یا نزدیک باشد، شاید  چون او پرورش نیابد.

مورد کین بی ثمران بود ، زیرا چون رود رونده  و چون درخت ثمری بود … آخر مگر غیر از این است که مردم بَرد ایزَنن درحده ثمرینه؟

دوستش داشتند چون مهر می ورزید و در مهربانی و گشاده رویی و دست و دلبازی دلاوری می کرد.

او مرد میدان لبخند و عرصه ی خوشرویی و خوشخویی بود.

نبودن او در باور نمی گنجد و هر کس از رفتنش شنید، می گوید.

بر فرس تند رو هر که تو را دید گفت

برگ گل سرخ را باد کجا می برد!

در بهت و حیرت مرگ زود هنگام و ناباورانه اش، آنچه به خاطرم خطور می کند، این بیت از غزل مفتون امینی است.

 

امید دل بمرد و آرزوها گوشه بگرفتند

تو گویی لشکری پاشیده شد با مرگ سرداری.

 

جمشیدسعیدی پور

لینک کوتاه : https://havaybana.ir/?p=1852

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.